انگار نامردی های روزگار برایم تمامی ندارد....
هرروز باید با سختی هایش دست و پنجه نرم کنم...
هرروز باید به گونه ای ناراحتی را وارد قلبم کند...
هرچه میگویم قلب من دیگر توان این همه سختی را ندارد....گوش نمیدهد...وبازهم غم را به سوی قلبم میبرد
خسته ام...
انقدر خسته که اگر سالیان سال هم بخوابم هنوز هم خستگی از تنم بیرون نمیرود
خدایا....دست نیاز مرا که به سویت امده ببین و یاری ام ده...
به من قدرتی ده تا در مقابل این سختی ها خم نشوم و بازهم فقط و فقط سوی تو سجده کنم....
تاریخ : شنبه 92/3/4 | 11:42 صبح | نویسنده : fateme | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.