نظرات ارسالي
+
همين الان مطلع شدم *پدر* يکي از کاربران خيلي خوب و سابق پارسي بلاگ *[آقاي ميراب بزرگوار]* (بهترين ها برا) سکته کردند ..والان توي بيمارستان بستري هستند..دست به دعا بشيم و براي سلامتي و شفاي پدر ايشون متوسل بشيم به خداو چهارده معصوم ..*براي شفاي پدرشون ختم 14000 صلوات همراه با قرائت آيه آيت الکرسي نذر کردم*..خواهش ميکنم اگه همراه و هم ياوريد باز هم *با ذکر يک صلوات بگين يا علي*

شبگرد تنهايي
03/7/9
هما بانو
* لطفا توي نظرات تعداد صلوات هاشون رو بنويسند*
*خدا اجرتون بده .*
هما بانو
خودم 1400 صلوات .. يا علي .. اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ميراب عطش
سلام و سپاس. هيچ نميتونم عرض کنم که ذره اي از لطف و بزرگواري شما را جبران نمايد و اميدوارم هميشه سلامت باشيد
هما بانو
سلام عليکم بزرگوار.. نفرماييد خواهش ميکنم .. کاري نکردم جناب ميراب به جز انجام وظيفه.. ان شا الله حال پدر خوب شده باشه و ايشون بهبود کامل پيدا کرده باشند
13 فرد دیگر
38 فرد دیگر
+
*فيد گپ* سلاااااااااام ســـــــــلاممممم اهالي خونه پيامرساني ما:)حال همتون خوبه؟نماز و روزه هاتون قبول...نمي تونيد تصور کنيد چقددددررر دلم براي اين خونه و اهالي تنگ شده بود...خبراي تازه داريم آيا؟!!! کسي مارو يادشههههه:):)

.:سلمان فارسي:.
00/9/13
+
*سلام*
http://mohamade250.parsiblog.com/Feeds/7317526/
*اگه يادتون باشه دوماه پيش قراربودبراي آموزش سربازي براي دو ماه برم به دزفول.اقاخلاصه مارفتيم اورميه که بريم.که گفتن دزفول لغو شده وما مونديم اورميه.دوماه باکلي بدبختي تمام شدومن کلي وزن کم کردم.الان هم يگانم افتاده يک جاي مزخرف وحال بهم زن.شنبه قراره يه صحبتي کنيم تامنوبدن ب شهرخودمون خواهشادعاکنيدراستي دوماهي که من نبودم چه خبراهمگي خوبين:)*

جبهه مقاومت اسلامي
95/11/1
+
آواي درون
*عروس خانوم وکيلم
بله حاج اقا
هووووورا
تبريک ميگم شما ازدواج کردين
و در واقعا صاحب شغلي شدين
استعداد مورد نياز کت(کد) بانويي
و لوازم مورد نياز
قابلمه گوري جارو و مهر، لطافت همراه با قلبي بزرگ
در کنار همه اين ها
شما مسئول خانواده اي هستيد
بايد از سه تکه گوشت مواظب کنيد
سال ها مواظب ميکند
و سال ها ميگذرد
تبريک ميگم حاج خانوم شما بازنشسته شدين
بفرمايين اين سه جوان هم پاداش يک عمر کار شما*

جبهه مقاومت اسلامي
95/11/1
+
:D

يک فنجان آرامش
95/6/16
786،سلام،نه بابا دو تا گروه بودن داشتن هم زمان با هم رو ساخت دوربين کار مي کردن،وقتي دوربينا ساخته شد.قرار شد از هم عگس بگيرن و پخش کن.و کلاس بزارن.از قضا اين دوربين بزرگه کار نکرد.و دوربين دومه هم يک بار بيشتر کار نکرد و سوخت.حالا نشستند تو ژنو با هم کنفراس گذاشتن که چيکار کنن؟
+
*بعضي ها*؛ شبيه عطر بهارنارنجي هستند
در کوچه پس کوچه هاي پيچ در پيچ دلت، نفس ميکشي...
آنقدر عميق؛ که عطر بودنشان را تا آخرين ثانيه ي عمرت؛ در ريه هات
ذخيره کني...
*بعضي ها*؛ شبيه ماهي قرمز کوچکي هستند که
افتاده اند در تنگ بلورين روزگارت؛ جانت را با جان و دل در هوايشان؛
تازه ميکني...

پارسي نامه
94/12/4
+
واي اين معرکست...حتما انجام بدين....جالبه...انجام بدين و بعد بگين چي ديدين
*مدت 30 ثانيه به چهارنقطه وسط تصوير خيره بشين.سپس به يک قسمت خالي يک ديوار سفيد نگاه کنين و به سرعت چند بار پلک بزنين*

عرشيا تکN
94/6/30
+
*دوستت دارم ولي اصلاً نميدانم چرا؟!
آه..! اين بي پاسخي ديوانه تر کرده مرا
عقل را مأمور کردم پاسخي پيدا کند
گفت معذور است از فهميدن ديوانهها
حال اين ديوانه را ديوانه ميفهمد فقط
عشق جز ديوانه بازي نيست ! آن هم بيهوا !
من نميترسم... تو با من دل به دريا ميزني؟
شک نکن ديوانه جان! من ميروم، با من بيا...*



2-ترنم
94/5/26
+
*سلام* دوستان سابق و لاحق
شايد کمي و مدتي بصورت پيامکي در خدمت تون باشم شايدم نه
از *خدا* چه خبر؟
ياسيدالکريم
94/5/17
سلام آقا سيد .. به جمع دوستان پارسي خيلي خوش اومدين...و خوش بر گشتين ..ان شا الله بمونيد و حضوري مستمر و مثل سابق فعال داشته باشيد. يقينا دوستان از ديدن شما و از بودن شما خوشحال خواهتد شد..:)
+
تو بيمارستان که بوديم يه جانباز رو آوردن
موجي بود . 20 سال با اين درد زندگي کرده بود
بستري که شد همسرش نشست کنارش و شروع کرد به گريه کردن
پرستار پرسيد چي شده ؟
با صورتي کبود و تني رنجور پرسيد :
نميشه خودم تو خونه مراقبش باشم ؟
پرستار گفت : باز حالش بد بشه کتکت بزنه چيکار ميکني ؟
در حاليکه چشمش به همسرش بود جواب داد :
خوب منو بزنه بهتر از اينه که خودشو بزنه
شوهرمه . عشقمه . دوسش دارم .
*

پاکزاد
94/5/16
+
*با ذکر صلوات، غم و اندوه و حزن را از خود دور کنيد.*

هما بانو
94/5/16